« صفحهِ اصلى | قبلى: معرفی مهدی غبرایی ، مترجم آثار برجسته جهان به فار... » | قبلى: شکنجه ,هوشمندانه, دنی روبینشتاین، عضو شورای سر... » | قبلى: الحاجی محمد سوهارتو يادگار زمانی که اسلام ابزار ... » | قبلى: لیست جدید شماره ۶ اقدام متحد کارزار پشتیبا... » | قبلى: گفتگوی رادیو همبستگی با رفیق محمد رضا شالگ... » | قبلى: گرامی باد یازدهم دی ماهروز تجدید پیمان با جانباختگ... » | قبلى: بیانیه شماره 19: پیام کمیته تلاش به خانواده های مح... » | قبلى: ياد ياران ياد باد!علی اکبر شالگونیخاطره ای از ب... » | قبلى: برای تقويت حافظه در کريسمس برنده سکس ... » | قبلى: برنامه وِیژه تلویزیون برا... » 


نقطه عطف

نتیجه گزارش هرش: اسرائیلی ها تیری در تاریکی رها کردند، آمریکایی ها میدانستند اسرائیل یک ,جعبه, را میزند اما میخواستند شبح جنگ را بر سر ایران زنده نگه دارند.

http://www.roshangari.net/
روشنگری.درجريان تدارک حمله به عراق جرج بوش، تونی بلر، کالين پاول و مقامات ديگر دولتی شخصا مسووليت دروغگويی و فريفتن افکار عمومی را برعهده گرفتند. هرچند آنها به خاطر اين جرايم قانونی هرگز استيضاح نشدند، اما زير شلاق افکار عمومی جهان قرار گرفتند. حالا ديگر نمی خواهند مسووليت ارائه اطلاعات نادرست را خود برعهده بگيرند.اين ماموريت را به ,دانشمند, و , روزنامه نگار, واگذار ميکنند. آنها حداقل از رسوايی شان در عراق چيزی آموخته اند. اما رسانه های همراه قدرت حتی همين را هم نمی خواهند ياد بگيرند. در جريان حمله اسرائيل به سوريه بنگاه های انحصاری رسانه ای نقشی را ايفا کردند که ,مجرم اجاره ای , برای سران مافيا بازی ميکنند. آنها جايی که مقامات دولتی مصرانه و هدفمند سکوت کردند، به جای آنها حرف زدند و داستان مورد علاقه ی دستگاه قدرت را به گوش مردم رساندند و هرجا که نياز بود خبر بافتند و ريسيدند. اين يک نقطه عطف جديد در سقوط رسانه های همراه قدرت در دوره ماست، و ما از ايسنا و ايرنا و يک دولت استبدادی مثل رژيم ايران صحبت نمی کنيم، بلکه صحبت از دموکراسی های 200 ساله است و نيويورک تايمز و واشينگتن پست و بی بی سی و رويترز که قرار بود رکن چهارم دموکراسی باشند. اين يک نقطه عطف در مسير انحطاط دستگاه رسانه ای غير مسوول است و اين مساله است که محور اصلی گزارش اخير سيمور هرش در نيويورکر
[11 فوريه 2008]است. به همين جهت جزييات و شيوه خبر رسانی و داستان پردازی رسانه ها و ,دانشمندان, مهم تر از خود ماجرای بمباران است که از آغاز شبهه بر آن حاکم بود. هرش خود بعد از انتشار مقاله با اشاره به عملکرد رسانه ها در مسير تدارک جنگ عراق که آنرا بزرگ شکست اخلاقی برای رسانه ها در دهه اخير ميخواند، ميگويد:, کار ما اين نيست که به رئيس جمهور گوش کنيم. عناصری از همان روش چاپلوسانه"kiss-up" در اينجا عمل ميکرد و اين نگران کننده است., هرش با تلاش برای کشف حقيقت برای احيای استقلال روزنامه نگاری در عصر ما تلاش ميکند و رسانه های انحصاری با ناديده گرفتن و حذف گزارشات او می کوشند تلاش او را خنثی کرده و نقش بلندگو برای قدرت مسلط را ادامه دهند. از اينجاست اهميت انتشار گزارشات سيمور هرش در دفاع از دمکراسی. خلاصه ای از گزارش آخر سيمور هرش در زير نقل ميشود.

تير در تاريکی
اندکی بعد از نيمه شب 6 سپتامبر جنگنده های اسرائيل وارد حريم فضايی سوريه شده و ماموريت خود مبنی بر بمباران منطقه ای در ساحل رود فرات در 90 کيلومتری شمال مرز بغداد را انجام ميدهند. عليرغم اينکه در هرچارچوبی اين يک اقدام جنگی محسوب ميشد، مقامات اسرائيل کاملا سکوت اختيار ميکنند. اين در حالی است که اسرائيل بعد از حمله به راکتور اتمی عراق در 1981 با حالت پيروزمندانه تصاوير اکتشافی را منتشر کرده و به خلبانان اجازه مصاحبه های متعدد را داده بود.

نزديکی به ,جنگ جهانی سوم, در رسانه ها
سيمور هرش بعد از شرح فوق و خاطر نشان کردن برخورد سوال برانگيز اسرائيل، به گزارش واکنش سوريه می پردازد که به نوبه ی خود با خودداری همراه بود. واشينگتن نيز ساکت بود. اما رسانه های آمريکايی و اروپايی برعکس درروزهای بلافصل بعداز بمباران لبريز شدند از خبرهايی به نقل از منابع ناشناس حکومتی که مدعی بودند اسرائيل يک راکتوراتمی در دست ساختمان سوری را که بوسيله کره شمالی ساخته ميشد نابود کرده است. از آنجا که سوريه عضوNPT است، ساختن مخفيانه نيروگاه اتمی بالقوه به معنای تلاش برای دسترسی به سلاح اتمی و نقض تعهد آن به شمار می آيد.

هرش سپس واکنش رسانه ها را بررسی ميکند: اولين گزارش از همکاری هسته ای سوريه و کره شمالی در 12 سپتامبر منتشر شد. دراواخر اکتبر رسانه های گوناگون عموما روی چهارنکته توافق داشتند: اينکه دستگاه اطلاعاتی اسرائيل از همکاری هسته ای سوريه و کره شمالی برای ساختن يک سايت در زمين های کشاورزی شرق سوريه آگاهی به دست آورد، اين که سه روز قبل از بمباران , يک کشتی کره شمالی, به نام الحامد به بندر سوری تارتوس در مديترانه رسيد؛ اينکه تصاوير ماهواره ای قويا تاييد ميکنند محل در دست ساختمان بعد از اتمام يک راکتور اتمی را در خود جای ميداد، و اينکه سوريه بر اين اساس از مرزی که اسرائيل ,خط قرمز, ميداند گذشته بود.

گزارشاتی درABC نيوز و رسانه های ديگر منتشر شد مبنی بر اين که آمريکا درمورد قصد تصميم به بمباران در جريان قرار گرفته و مخالفتی ابراز نکرده بود.

اما در مورد رسانه های اسرائيل، سکوت اسرائيل و سانسور نظامی خبر درهفته های بعد ادامه می يابد. رسانه های اسرائيلی نيز فقط اخبار منتشر شده در غرب را انتشار ميدادند. اورشليم پست نوشت اين حمله از آن نوع وقايعی است که به آغاز يک جنگ منتهی ميشود.

دولت آمريکا نيز به سکوت ادامه داد. وقتی خبرنگاران در 20 سپتامبر از جرج بوش در اين مورد سوال کردند او از اظهار نظر خودداری کرد و گفت قصد ندارد چيزی بگويد. واشينگتن پست نوشت: , سکوت همه طرف ها کر کننده است، ولی پيام به ايران واضح است: آمريکا و اسرائيل ميتوانند هدف های هسته ای را شناسايی کرده و از دفاع هوايی بگذرند و آن را ويران کنند.,

به نوشته هرش آشکار بود اسرائيل و ايالات متحده عليرغم اينکه مايل نبودند از زبان آن ها چيزی نقل شود، مشتاق بودند رسانه های خبری در باره بمباران بنويسند. به عنوان نمونه هرش مينويسد:,همان اوايل يک افسر سابق وزارت دفاع اسرائيل که ارتباط نزديکی با مقامات اطلاعاتی دارد با من تماس گرفت و نسخه ای از داستان استاندارد را با جزيياتی پرآب و رنگ ولی غيرقابل اثبات در اختيار من گذاشت,، جزييات مسايلی از اين قبيل بود که ماموران اسرائيل از لحظه ای که کشتی بندر کره شمالی را ترک کرد آنرا دنبال ميکردند، سربازان سوری هنگام تخليه بار از کشتی جليقه ايمنی پوشيده بودند...

در سوم اکتبر نشريه Spectator لندن گزارش داغی از حمله 6 سپتامبر منتشر کرد که حاوی همان اطلاعات بود و ادعا ميکرد که اين حمله , ممکن است جهان را از يک تهديد ويرانگر نجات داده باشد, و اينکه , يک منبع سطح بالا ی وزارتی در بريتانيا , هشدار داد , اگر مردم ميدانستند ما آن روز چقدر به جنگ جهانی سوم نزديک شده بوديم، وحشت عمومی همه جا را فرا می گرفت.,

راکتور خيالی و خيال راحت آمريکا از کره شمالی
سيمور هرش برخلاف روزنامه نگارانی که اين گزارشات را با آب و تاب منتشر می کردند، خبر را چک ميکند و حاصل جستجوی خود را چنين گزارش ميدهد:

اما طی سه ماه تدارک اين مقاله، مقامات سابق و کنونی اعم از اطلاعاتي، ديپلوماتيک واعضای کنگره مکرر به من گفته اند هيچگونه شواهد قابل اتکايی در دست نيست که نشان دهد سوريه پروژه هسته ای دارد. اين احتمال هست که اسرائيل اطلاعاتی را مستقيما به اعضای سطح بالای دولت بوش داده باشد، بدون اينکه سازمان های اطلاعاتی آن را چک کنند.
محمد البرادعی رئيس گروه سازمان ملل برای نظارت بر اجرای ان پی تی به من گفت: ,کارشناسان ما که با دقت تصاوير ماهواره ای را بررسی می کنند، ميگويند اين ساختمان نميتواند تاسيسات اتمی باشد.,
Joseph Cirincione مسوول سياست هسته ای مرکز آمريکن پروگرس به من گفت :, سوريه قابليت های تکنيکي، صنعتی يا مالی برای پی گيری يک برنامه هسته ای را ندارد. من اين مساله را 15 سال است که دنبال می کنم، و هربار که سوء ظنی بوجود می آيد و ما تحقيق ميکنيم می بينيم هيچ چيزی وجود ندارد. هيچ تهديد هسته ای از طرف سوريه وجود نداشته و ندارد. اين ها همه اش سياست است., کرينکيون بنگاه های مطبوعاتی را به خاطر شيوه برخوردشان به اين ماجرا مورد سرزنش قرار داد و گفت : ,فکر ميکنم بعضی از بهترين روزنامه نگاران ما را مورد بهره برداری قرار داده اند.,

درگزارش اين مساله که چند هفته بعد به گروهی برگزيده از اعضای کنگره داده شد، پيام مشابهی دريافت می شود. گزارش که توسط سازمان های اطلاعاتی تهيه شده بود روی اطلاعات آمريکا از ماجرا متمرکز بود و يکی از محورهايی که در اين گزارش در مرکز توجه قرار داشت حضور کره شمالی در ماجرا بود تا معلوم شود آيا آمريکا بايد از مذاکره گروه 6 گانه پس بکشد يا نه. يکی کسانی که به عنوان گروه کاری يکی از قانونگزاران در اين جلسه شرکت داشت، نتيجه گيری گزارش را چنين توضيح ميدهد:, هيچ نشانی از پيمان شکنی کره شمالی وجود ندارد.,

در تکميل اين شواهد که پروژه هسته ای سوريه و مداخله کره شمالی نخستين بار نه توسط سازمان های اطلاعاتی بلکه توسط رسانه ها,کشف, شده، مورتون آبرامس معاون سابق تحقيقات امنيتی به سيمور هرش ميگويد که خودداری مقامات از نشان دادن واکنش به ماجرا او را حيرت زده کرده است: ,بمباران يک کشور ديگر مساله بزرگی است، پس چرا صدايی بلند نميشود، بويژه از طرف دولت های مربوطه و سازمان ملل؟ چيزی اين وسط می لنگد.,

گواهی پر سرو صدا ی فيزيکدان معتبر
سيمور هرش سپس به تحقيق در مورد مهم ترين , مدرک, رسانه ها برای اثبات وجود يک راکتور در دست ساختمان در ماجرا می پردازد، يعنی تصاوير ماهواره ای که در 23 اکتبر توسط ديويد آلبرايت از انستيتوی علوم و امنيت بين المللی منتشر شد. انستيتوی مزبور يک موسسه غير انتفاعی تحقيقاتی است که از اعتبار بالايی برخوردار است. تصاوير توسط يک بنگاه ماهواره ای تجاری مستقر در کلرادو، به نام ديجيتال گلاب، در دهم ماه اوت يعنی چهار هفته قبل از بمباران گرفته شده بود و يک ساختمان چهار گوش و يک مرکز پمپ آب در نزديکی آن را نشان ميداد. در تحليلی که همزمان منتشر شد، آلبرايت که فيزيک دانی است که به عنوان بازرس تسليحاتی سازمان ملل در عراق خدمت کرده است، نتيجه گيری کرد ساختمان که از جلو ديده ميشد تقريبا طول و عرض ساختمان راکتور در يونگ بيون Yongbyon مرکز اصلی تاسيسات هسته ای کره شمالی را دارد. آلبرايت گفت:
,ساختمان بلند در تصوير ممکن است مرکز راکتور در دست ساختمان باشد و مرکز پمپ در کنار رودخانه ميتواند به منظور تامين آب سرد برای راکتور در نظر گرفته شده باشد.,

اوبا طرح يک سری سوالات رتوريک نتيجه گيری کرده بود که تصوير مورد نظر تاسيسات هسته ای است. سوالات اين ها بودند:, پروژه ساختمان راکتور هنگام بمباران چقدر پيش رفته بود؟ چقدر از کره شمالی کمک گرفته شده بود؟ کدام بخش های راکتور را سوريه از کره شمالی يا جای ديگر گرفته بود؟ اين بخش ها حالا کجا هستند؟,

واشنيگتن پست بعدا از او نقل کرد:, من کاملا متقاعد شده ام سوريه تلاش ميکند يک راکتور هسته ای بسازد., سيمور هرش با آلبرايت صحبت کرده و از او می پرسد چطور توانسته تصوير را چنين تدقيق کند: , او به من گفت که قبل از نتيجه گيری در مورد سايت، خودش و همکارش پل برانان , سخت روی گزارشات و تصوير ديجيتال گلاب کار کرده اند, و بعد يافته هايشان را با رابين رايت و ساير روزنامه نگاران واشينگتن پست مطرح نمودند و آنها بعد ازاين که با مقامات دولت بوش مساله را چک کردند به اوگفتند ساختمان واقعا همان هدف مورد نظر اسرائيلی هاست. آلبرايت گفت: , ما اطلاعات را قبل از اينکه واشينگتن پست آنرا تاييد کند منتشر نکرديم., او اطلاع يافته بود منابع اطلاعاتی واشينگتن پست در دولت آمريکا، دسترسی به تصاوير بسيار دقيق تری دارند که بوسيله ماهواره های اطلاعاتی ايالات متحده گرفته شده است.,

واشينگتن پست گزارش را در 19 اکتبر بدون تصاوير مربوطه چاپ کرد و نوشت مقامات آمريکايی و خارجی آشنا با رويدادهای پس از بمباران به اين نتيجه رسيده اند که سايت مزبور خصوصيات تاسيسات هسته ای کره شمالی را دارد. آلبرايت اين نتيجه گيری را تاييد ميکند.

آلبرايت به هرش ميگويد با مقامات اسرائيلی هم ملاقات کرد تا مطمئن شود آنها ساختمان مورد نظر را تاسيسات هسته ای ميدانند و مطمئن شده است که اين طور بود.

اما در اين مورد هم مقامات اسرائيلی مدرک جرم به دست ندادند، بلکه طوری عمل کردند که خود آلبرايت نتيجه بگيرد.آلبرايت ميگويد: آنها بطور اخص نگفتند که تاسيسات مزبور هسته ای بوده ولی همه شق های ديگر، مرکز سلاح های جنگي، موشکی يا رادار را رد کردند و تنها چيزی که باقی می ماند سايت هسته ای بود.

آلبرايت دو روز بعد از نخستين گزارش، در 24 اکتبر تصاوير ماهواره ای ديگری منتشر ميکند که آنها هم توسط ديجيتال گلاب گرفته شده و محل هدف را بعد از بمباران نشان ميداد که صاف شده و زمين آن کنده شده بود. او به نيويورک تايمز ميگويد:, به نظر می رسد سوريه به تلاش زيادی دست زده تا چيزی را مخفی کرده و شواهد برخی فعاليت ها را از بين ببرد. ولی اين فايده ندارد. سوريه بايد به سوال ها در مورد اينکه چه ميکند، پاسخ دهد.
هرش در ادامه خاطر نشان ميکند اين سخنان آلبرايت توسط رسانه های ديگر از جمله نيويورک تايمز وسيعا منتشر شد.

اين در حالی بود که مقامات آژانس انرژی اتمی و ساير موسسات کنترل تسليحات با تعابير آلبرايت از تصاوير به مخالفت برخاستند. هرش از جمله به سخنان يک ديپلومات آژانس در وين اشاره ميکند که به او گفت همکارانش در وين از اين که آلبرايت خود را جلو انداخته و چنين اظهاراتی ميکند آشفته شده اند:, آژانس مداما به روزنامه نگاران گفته است در مورد داستان هسته ای سوريه مشکوک است، ولی روزنامه نگاران خيلی مقاعد به نظر ميرسند.,

داستان پردازی با يک ,جعبه چهارگوش,
يک ديپلومات ديگر با عصبانيت در مورد تصاوير چنين نظر داد:, يک ساختمان چهارگوش يک ساختمان چهار گوش است, او که با تصوير ماهواره ای برای راست آزمايی فعاليت هسته ای آشنا بود گفت آژانس , اطلاعاتی در دست ندارد که بتواند نشان دهد تاسيسات مزبور چه هست. آنها ساختمانی را می بينند که از نظر ژئومتری در نزديکی يک رودخانه قرار دارد و ميتوان آن را به تاسيسات هسته ای ارتباط داد. ولی آنها نمی توانند به نحو قابل اعتمادی نتيجه گيری کنند چنين هست. تا آنجا که اطلاعات از منابع باز در ورای تصاوير می آيد تلاشی در جريان است تا از همه اين سرو صداها اطلاعاتی را بيرون بياورد که از اهداف سياسی ناشی شده است.,

هرش اضافه ميکند بيشتر چيزهايی که بايد دور و بر يک تاسيسات هسته ای مخفی ديده شود در اين محل وجود نداشت. يک کارشناس اطلاعاتی وزارت خارجه به هرش گفت: هيچ نيروی امنيتی دور ساختمان نبود، هيچ مقری برای سربازان يا کارگران، هيچ نوع تاسيسات انضمامی, . جفری لوئيس ازنيوآمريکا فانديشن به هرش گفت حتی اگر عرض و طول ساختمان مشابه سايت های کره شمالی باشد، ارتفاع آن برای جای دادن راکت کره شمالی ناکافی بود و بنابراين ساختمان فاقد خصوصيات لازم برای به کار انداختن يک راکتور در مرحله مقدماتی است. به همين ترتيب عکس ها هيچ تاسيسات زير زمينی را نشان نمی دهد. لوئيس گفت: ,تمام چيزی که می بينيد يک جعبه است. شما نميتوانيد ببينيد اين جعبه چه اندازه ای دارد و چه کار ميکند. اين فقط يک جعبه است.,

کارشناسان ديگر نيز در گفتگو با هرش اظهارات نظرهای مشابهی به دست ميدهند. از جمله يک مقام سابق اطلاعاتی که در جريان اطلاعات کنونی نيز هست:,ما هيچ مدرکی برای اثبات وجود يک راکتور نداريم. هيچ اطلاعات مبتنی بر سيگنال ها، هيچ نوع اطلاعات انساني، هيچ نوع اطلاعات ماهواره ای., يک مشاور وزارت دفاع و مسايل امنيتی اين سوال را طرح کرد: ,اگر مدارک موثق در مورد فريبکاری هسته ای وجود داشت که کره شمالي، يک عضو محور شر رئيس جمهور، و سوريه که رئيس جمهور آنرا حامی تروريسم ميداند در آن درگيرند، چرا دولت بوش اصراری برعلنی کردن موضوع نداشته باشد؟,

تلاش مقام اسرائيلی برای گمراه کردن سيمور هرش
هرش در جستجوی واقعيت در ماه دسامبر به اسرائيل ميرود و در مقاله بخشی از گفتگوهای خود با مقامات اسرائيل را گزارش ميدهد. دولت اسرائيل همچنان راز دار بود، اما نظاميان و مقامات کنونی و سابق , مشتاق صحبت بطور ناشناخته بودند,. بيشتر آنها اطمينان موثق می دادند اطلاعات اسرائيل دقيق است. , يک مقام ارشد اسرائيلی که در موقعيتی نيست که جزييات حمله به سوريه را بداند در حاليکه انگشت خود را به سوی من گرفته بود گفت: , نمی رويد بنويسيد آنجا هيچ چيز نبود! آن چيز در سوريه واقعی بود., ديگران نيز در گفتگوهای خود با هرش تاکيد ميکنند که اسرائيل متقاعد شده بود هدف بمباران شده شروع ساختمان يک راکتور اتمی بود.

عقب نشينی فيزيکدان
وقتی در ماه دسامبر هرش با آلبرايت صحبت ميکند او بسيار محتاط تر است. , ما هرگز نگفتيم ميدانيم اين يک راکتور است. ما ميخواستيم مطمئن شويم تصوير با يک راکتورخوانايی دارد. از نظر ما داشت. ولی اين به معنای تاييد راکتور بودن آن نبود.,
هرش در قسمتی ديگر از مقاله، بخشی که به همکاری کره ای ها با سوريه در توليد جنگ افزارهای شيميايی می پردازد، اطلاعات بيشتری در مورد تصاوير ماهواره ای آلبرايت در اختيار ميگذارد که نشان ميدهد اين تصاوير اهميت اطلاعاتی چندانی نداشت:
,ماهواره ای که شرکت مستقر در کلرادو يعنی ديجيتال گلاب مورد استفاده قرار ميدهد و تصاوير آلبرايت را فراهم کرد، اجاره داده می شود. هرکس ميتواند برای تهيه عکس های اختصاصی سفارش بدهد، مخارج آن از چند صد تا صدها هزار دلار است. کمپانی مزبور تصاوير سفارش شده را روی وبسايت خود منتشر می کند، ولی هويت مشتری را اعلام نمی کند. قبل از بمباران توسط اسرائيلی ها بين 5 تا 25 ماه اوت، پنج بار به ديجيتال گلاب پول پرداخت شده تا از ساختمان هدف گيری شده در سوريه تصوير نزديک تهيه کند. واضح است کسی که سفارش تهيه عکس ها را داده بود، در نقشه حمله مداخله داشته است. ديجيتال گلاب 60 درصد معاملاتش را با دولت ايالات متحده انجام ميدهد، ولی اين قراردادها مربوط به کارهای غير محرمانه مثل تهيه نقشه است. دولت سيستم اطلاعاتی و ماهواره ای پيچيده و غيرقابل قياسی دارد که ميتواند تصاويری تهيه کند که تحليل گران آن را highly granular images ميخوانند و قادر بود تصاوير بسيار دقيق تری از هدف تهيه کند. اسرائيل حداقل دو سيستم ماهواره ای نظامی دارد، ولی به گفته آلن تامسن، تحليل گر سابق سيا ماهواره ديجيتال گلاب در رابطه با جمع آوری اطلاعات امتيازاتی دارد که باعث شده اسرائيل به مشتری دايمی آن تبديل شود.,
چاک هرينگ سخنگوی ديجيتال گلاب به هرش گفت حفظ هويت مشتری برای شرکت اهميت درجه اول دارد و او حتی اگر ميدانست چه کسی سفارش داده هويت آن را افشا نمی کرد. هرش اين احتمال را ميدهد که , اسرائيل يا آمريکا سفارش تصاوير را داده باشند تا چيز غيرمحرمانه ای داشته باشند که در صورت نياز پخش آنرا به رسانه ها بسپارند.,
به عبارت ديگر تصاوير به منظور تبليغاتی تهيه شده بود و بر همکاری روزنامه نگاران، دانشمندان و تجار با سياستمداران برای القای نظرآنها به افکار عمومی حساب باز کرده بود.

کشتی مشکوک، قراضه از آب در می آيد
هرش در ادامه به بررسی کشتی ای که گفته ميشد تجهيزات اتمی کره شمالی را به سوريه حمله کرده می پردازد و در اين رابطه مينويسد: سفر کشتی کوچک تجاری الحامد يک قطعه اصلی درگزارشات رسانه ها از بمباران 6 سپتامبر بود. در 15 سپتامبر واشينگتن پست گزارش داد:, يک کارشناس برجسته آمريکا در رابطه با مسايل خاورميانه, گفت: به نظر ميرسد حمله , به رسيدن يک کشتی...حامل مصالحی با اتيکت سيمان از کره شمالی ارتباط داشت., مقاله واشينگتن پست اينطور ادامه می يافت که کارشناسان براين باورند: , در اسرائيل اين توافق وجود داشت که تجهيزات اتمی را تحويل داده بود., ساير رسانه ها الحامد را يک کشتی , مشکوک کره شمالی, معرفی می کردند.

هرش در ادامه ميگويد ولی شواهدی در دست است که الحامد نميتوانست حامل بار حساس از کره شمالی - از هر نوع- باشد. کشتی رانی بين المللی با دقت توسط واحد اطلاعات دريايی لويد Lloyd’s Marine Intelligence Unit ثبت ميشود که بر شبکه ای مجهز متکی است که از منطقه ای سری در اطراف واشينگتن اداره ميشود. بعلاوه بيشتر کشتی های تجاری اکنون بايد به دستگاهی به نام A.I.S مجهز باشند که يک سيستم خودکار تعيين هويت است. اين دستگاه که الحامد هم مجهز به آن بود بطور مداوم موقعيت کشتی را گزارش ميدهد. بنا بر گزارش واحد اطلاعاتی دريايی لويد، الحامد که در سال 1965 ساخته شده سال هاست که در مديترانه شرقی و دريای سياه فعاليت ميکند و در دوره اخير اصلا به کره شمالی نرفته است. هرش سپس مسير حرکت کشتی مزبور، موارد پهلوگيری اين کشتی و ديگر کشتی ها در ساحل سوريه و پرچم هايی را که مثل ديگر کشتی های تجاری برای فرار از ماليات روی خود نصب ميکنند شرح ميدهد. جزييات گزارش مرکز لويد نشان ميدهد کشتی حداقل از سال 1998 تاکنون از مسير کانال سوئز که راه اصلی عبور از مديترانه به خاوردور است نگذشته است. علاوه بر مرکز مزبور گرين پيس نيز مسير حرکت کشتيرانی را ثبت ميکند. مارتينی گوتجه از اين سازمان، که ماهيگيری های غيرقانونی را برای سازمان مزبور ثبت ميکند و از اولين نهادهايی بود که ترديد خود را در مورد صحت گزارشات مربوط به الحامد را اعلام کرد، به هرش گفت:, من 41 سال است که در دريا هستم و ميتوانم به عنوان يک کاپيتان به شما بگويم الحامد چيزی به جز يک کشتی در حال پوسيدن نيست. شما نميتوانيد حتی يک بار سنگين روی آن سوار کنيد چون کف آن قدرت لازم برای اين کار را ندارد.,

بی احترامی همه طرف ها به نهاد ها و قوانين بين المللی
سيمور برای کسب اطلاعات دو بار به سوريه سفر ميکند و از جمله در جستجوی اين است که اگر هدفی که اسرائيل بمباران کرد يک سايت اتمی نبود، چرا سوری ها جدی تر واکنش نشان ندادند. اما اگر در نيويورک و واشينگتن، بی قانونی گسترده هرش را سرگردان ميکند، تکليف دستگاه دولت خودکامه و جمهوری موروثی در سوريه معلوم است. هرش با تعداد زيادی از مقامات دولتی و اطلاعاتی ارشد صحبت ميکند: , هيچيک از مشاوران نزديک پرزيدنت اسد توضيحی مشابه ديگری نداد، هرچند داستان برخی قابل قبول تر بود., به نوشته هرش عموما بيشتر آنها مايل بودند در باره انگيزه های اسرائيل از بمباران با او صحبت کنند. فاروق الشرغ معاون اسد گفت:, ترديد دارم به سوال هر روزنامه نگاری پاسخ دهم. اسرائيل برای احيای اعتبار خودش دست به بمباران زد و هدفش اين است که ما به صحبت کردن در مورد آن ادامه دهيم. با پاسخ به پرسش های شما به اين هدف اسرائيل خدمت خواهم کرد. چرا بايد داوطلب اين کار باشم؟,

بعضی از مقامات سوری به هرش گفتند ساختمان بمباران شده قبلا ساختمان نظامی و اکنون متروک بود، يکی ديگر گفت مرکز تهيه کود شيميايی برای احيای کشاورزی بود، يک ژنرال گفت اين ساختمان هرگز مرکز نظامی نبود و درپاسخ اينکه چرا سوريه پاسخ جدی تری داد گفت: , از ترس نبود، فقط اين را ميگويم., در مورد اينکه چرا سوريه از آژانس برای بازديد از محل بمباران شده دعوت نکرد باز مقامات توضحيات ناهمگون دادند. يکی گفت درخواست داديم نيامدند، ديگری گفت چرا ما درخواست کنيم آنها خودشان درخواست نکردند. مقامات آژانس در گفتگو با هرش هردو مورد را تکذيب کردند.

اما عماد مصطفی سفير سوريه در واشينگتن درگفتگو با هرش در پاسخ اين سوال اظهاراتی کرد که قابل توجه است و به خوبی نشان ميدهد که چگونه عدم واکنش نهادهای بين المللی به اقدامات اسرائيل بستر مناسبی برای بی اعتنايی به نهادهای بين المللی فراهم آورده است. او به هرش گفت:
,ما وارد اين بازی نمی شويم که هروقت اسرائيل ادعا کند اين يک تاسيسات اتمی است از کارشناسان خارجی برای بازديد دعوت کنيم. اگر آنها را بياوريم و آنها بگويند آنجا هيچ چيز نبود، آنوقت اسرائيل ميگويد اشتباه کرده و دو هفته بعد يک سايت ديگر را بمباران می کند. و اگر به آژانس اجازه ندهيم، اسرائيل ميگويد ,ديديد؟, اين ابلهانه است. چرا بايد اين کار را بکنيم؟,
هرش در گفتگوهای خود بامقامات سوری به اين نتيجه رسيد که احتمالا کارگران و شايد متخصصين کره ای برای اجرای قراردادهای مربوط به ساختن جنگ افزارهای شيميايی به سوريه رفت و آمدداشته اند. سوريه پيمان منع توليد سلاح های هسته ای را امضا نکرده و در حوزه نظامی با کره شمالی از ديرباز همکاری ميکند. به نظر هرش ساختمان بمباران شده نه با توليدات کشاورزی که برخی مقامات سوری ادعا ميکردند ارتباط داشت نه با تاسيسات اتمي، بلکه به ژست دفاع سوريه و همکاری اش با کره شمالی مربوط بود و اين برای ساکت نگاه داشتن مقامات سوری در واکنش به بمباران کافی بود.

نقش آمريکا. نقش ديک چني؟
تحقيقات هرش اطلاعات زيادی در مورد نقش آمريکا در برنامه ريزی اين حمله به دست نمی دهد. نخستين بار خبرگزاری ABC از قول يک مقام رسمی ارشد گزارش ميدهد اسرائيل اطلاعات در مورد ,سايت هسته ای, سوريه را در اختيار آمريکا ميگذارد و کمک های ماهواره ای و اطلاعاتی گسترده ای ميگيرد. در يک مرحله حتی دولت بوش در نظر داشت خود به سوريه حمله کند. مقامات اسرائيلی در گفتگو با هرش همکاری آمريکا را رد ميکنند و می گويند هيچکس در کسب اطلاعات به آنها کمک نکرده است. ظاهرا تهيه تصاوير ماهواره ای بوسيله يک شرکت تجاری هم در تاييد اين نظر است. هرش در مورد شيوه تهيه توضيحاتی ميدهد که قبلا نقل شد

هرش اين سوال را طرح ميکند که اگر دولت بوش قبل از حمله شديدا با اسرائيل همکاری ميکرد، چرا اسرائيل به يک شرکت تجاری مراجعه کند؟و همانطور که در بالا آمد اين احتمال را طرح ميکند که سفارش به يک شرکت تجاری فقط برای استفاده رسانه ای و تدارک سرپوش قانونی بود.
اما به عنوان شاهد همکاری نزديک اطلاعاتی آمريکا و اسرائيل قبل از حمله، هرش از يک مجله فنی که به تکنولوژی فضايی می پردازد نقل ميکند که آمريکا قبل از حمله 6 سپتامبر اسرائيل به سوريه، اسرائيل را از نقاط ضعف احتمالی هدف گيری مطلع کرده و سيستم های رادار برای اجرای ماموريت را سوار کرده بود. جنگنده های اسرائيل قبلا از بمباران، تاسيسات رادار سوريه در ساحل فرات نزديک مرز ترکيه را زدند و توانستند بدون مداخله آن ماموريت بمباران را انجام دهند.

يک مامورارشد سابق اطلاعاتی آمريکا به هرش ميگويد حمله سوريه به ماه ها قبل بر ميگردد که به برنامه ريزی آمريکا برای يک حمله احتمالی به ايران مربوط است. در تابستان گذشته دفتر اطلاعاتی وزارت دفاع به اين نتيجه رسيد سوريه در حال نصب يک سيستم درادار دفاعی جديد تهيه شده بوسيله روس هاست که شبيه سيستم ايرانی ها است. ورود به فضای سوريه ميتواند اين سيستم را فعال کرده و اطلاعات با ارزشی برای آمريکا فراهم کند. ديک چنی از اين ايده حمايت کرد زيرا به سوريه وصل می شد و نشان ميداد:, ما در باره ايران جدی هستيم,.افسر مزبور ميگويد آن موقع تمرکز روی سيستم رادار ودفاعی بود نه تاسيسات هسته ای و ادعای بعدی اسرائيل در مورد ساختمان هسته ای در سوريه اگر نه کاخ سفيد اما بسياری را درمحافل نظامي، اطلاعاتی آمريکا متعجب کرد.

يک مقام اسرائيلی نيز در پاسخ هرش مبنی بر اينکه آيا استقرار سيستم رادار سوريه مورد توجه اسرائيل بوده است ميگويد اين مزخرف است، انگيزه اوليه دولت آمريکا هرچه بوده باشد، اسرائيل دنبال چيزهای بيشتری بود.

رابطه متقابل سياست خارجی آمريکا و باج بگيری کره شمالی
هرش در ادامه مقاله نوشته است ماجرای حمله به سوريه با جزيياتش از قبيل استفاده از ماهواره اطلاعاتي،واسطه ها، نقش رسانه ها او را به ياد ماجرای ,کشف يک سايت هسته ای, در Kumchang-ri کره شمالی توسط ماهواره ها ی اطلاعاتی در 10 سال پيش می اندازند که در وزارت دفاع مورد تاييد قرار ميگيرد و عليرغم ترديد محافل اطلاعاتی به صفحه اول نيويورک تايمز درز داده شده و منتشر ميشود. کره شمالی زير فشار شديد ديپلوماتيک اجازه بازديد از اين تاسيسات راميدهد اما به شرط ارائه کمک به ايجاد يک واحد توليد سيب زمينی. بعد از بازديد به جای تاسيسات هسته ای چند تونل خالی پيدا ميکنند.

هرش در ادامه می نويسد شايد مثل کومچانگ ری اسرائيل به اين باور رسيده بود که سوريه چيزی می سازد که برای امنيت ملی آن تهديد به شمار می آيد. ولی چرا خطر برانگيختن واکنش سوريه و يک جنگ ديگر را پذيرفت؟

محمد البرادعی به هرش ميگويد: , اگر کشوری اطلاعاتی درمورد فعاليت اتمی کشور ديگری دارد بايد آژانس هسته ای را خبر کند نه اينکه اول بمباران کند و بعد مساله را مطرح کند. ,
از طرف ديگر ديويد آلبرايت به هرش ميگويد اسرائيل به نهادهای بين المللی کنترل سلاح اعتقاد ندارد. آلبرايت اين بی احترامی به نهادهای بين المللی را توجيه هم ميکند و ميگويد: ,من نظر اسرائيل را با توجه به تاريخچه ايران و الجزيره درک ميکنم.,

اما يک مقام ارشد اسرائيلی هدف ديگری را به عنوان انگيزه اسرائيل در اين حمله معرفی ميکند: او ميگويد عليرغم ضربات شديدی که در جنگ تابستان 2006 اسرائيل به نيروی نظامی حزب الله وارد کرد: , اسد عقده نصرالله را دارد و فکر ميکند او برنده شد. اگر او توانست من هم ميتوانم. اين يک روحيه ماجراجويانه در سوريه بوجود آورده است. امروز آنها محتاط تر هستند., اين نظر را سفير يکی از متحدان اسرائيل در تل آويو تاييد کرد:, حقيقت مهم نيست.اسرائيل توانست اعتبارش را به عنوان يک نيروی بازدارنده بازيابد. اين همه ی مساله است. هيچکس مايل نيست بداند داستان واقعی چيست.,

,مدل, سازی برای هشدار به رژيم ايران و پيام به واسطه چينی
در ادامه مقاله آمده است شواهدی نيز در دست است که حمله پيشگيرانه به سوريه يک هشدار، يک مدل، برای حمله پيشگيرانه به ايران است.
گزارش سازمان های اطلاعاتی آمريکا در مورد توقف برنامه اتمی ايران در سال 2003، خشم محافل واشينگتن و اسرائيل نسبت به اين گزارش، تاکيداسرائيل بر اينکه ناگزير به اقدام نظامی عليه ايران خواهد بود، تلاش مقامات آمريکا از جمله جرج بوش در سفرش به خاورميانه برای خنثی کردن اين گزارش و تاکيد بر جدی گرفتن خطر ايران از جمله مطالبی است که هرش در ادامه مقاله به آن می پردازد و گزارش خود را با اين پاراگراف ختم ميکند:

,اندکی بعد از بمباران ، يک فرستاده چينی و مقامات ارشد امنيتی دولت بوش با هم ديدار ميکنند. شخصی که از اين مذاکره اطلاع داشت به من گفت فرستاده چينی که به تازگی از سفر تهران بازگشته بود، ميخواست کاخ سفيد بداند که در آنجا[ تهران] ميانه روهايی هستند که مايل به مذاکره هستند. مقام امنيت ملی احتمال آن را رد کرد و به فرستاده گفت: شما از بيانيه اخير اسرائيل در مورد سوريه اطلاع داريد.اسرائيلی ها در مورد ايران و برنامه اتمی اش فوق العاده جدی هستند و من معتقدم اگر ايالات متحده نتواند از طريق ديپلوماتيک موفق شود، آنها از طريق نظامی اين برنامه را نابود خواهند کرد., او سپس از فرستاده چينی خواست به دولت خود بگويد اسرائيلی ها در اين مورد خيلی جدی هستند.,

فرد مطلع از اين مذاکره به هرش گفت :, او ميخواست به رهبران چين بگويد آنها به ايران هشدار دهند که ما نمی توانيم جلوی اسرائيل را بگيريم و اينکه ايران بايد به سوريه نگاه کند و ببيند اگر ديپلوماسی شکست بخورد بعد از آن چه خواهد شد. پيام او اين بود که حمله به سوريه بخشا به ايران نظر داشت.,

ضميمه:مصاحبه هرش با شبکه الجزيره.
سيمور هرش در مصاحبه با شبکه الجزيره نظراتش را روشن تر بيان کرده است. هرش در اين مصاحبه ماجرای اطلاعات گرفتن از سيستم رادار ايران به عنوان هدف حمله را روشن تر رد ميکند: ,سوريه يک کشور 17 ميليونی است که شما ميتواند سراسر آن را برويد و کسی اهميت ندهد. اما ورود به ايران و چک کردن رادارهای آن از طريق پرواز از فراز هرسايتی به ضد حمله منجر خواهد شد., او يادآوری ميکند اسرائيلی ها در ايمنی کامل وارد فضای سوريه ميشدند و ميدانستند سوريه کاری نمی تواند بکند و نخواهد کرد. اما مساله چک کردن رادارهای ايران ماه ها قبلا در آمريکا مطرح شده بود و عمدتا توسط دفتر معاون رئيس جمهور - ديک چنی - روی آن کار ميشد. , ميرسيم به سوال بعدي، چه کسی اجازه حمله را صادر کرد؟ من واقعا به اين سوال در مقاله نپرداخته ام، زيرا خيلی بر فرض استوار است. اسرائيلی ها با که صحبت کردند؟ منظورم اين است که اسرائيل چنين حمله ای را قبل از صحبت با کاخ سفيد صورت نمی دهد و من هيچکس را[در آمريکا] پيدا نکردم که از قبل ميدانست که ميخواهند بروند تاسيسات را بزنند. اين می تواند به آن معنا باشد که فقط من نتوانسته ام چنين کسانی را پيدا کنم، و ميتواند به اين معنی باشد، چنين کسی هست، کسی مثل ديک چني، که چنانکه قبلا هم عمل کرده، زنجير فرماندهی را زير گرفته است.,
بی اعتنايی به گزارش سازمان های اطلاعاتی و حفظ شبح جنگ بر سر ايران:بر اساس اين مصاحبه به نظر می رسد هرش متقاعد شده است حمله براساس تقارن دو هدف جداگانه صورت گرفته است. آمريکايی ها ميخواستند اثر گزارش سازمان های اطلاعاتی را خنثی کرده و به رژيم ايران بگويند عليرغم اين گزارش: , ما آماده ايم.. يک نيروی وابسته به خود داريم و اسرائيلی ها وارد خواهند شد و بنگ.. کار ما را انجام خواهند داد., امااسرائيلی ها هدف ديگری داشتند. از حضور کره ای ها در سوريه ناراحت بودند و گفتند هرچه باشد ميرويم ميزنيم و نتيجه اش اين بود که آرای اولمرت بالا رفت.

به عبارت ديگرمصاحبه هرش روشن تر نشان ميدهد اسرائيلی ها برای احيای حيثيت خود بعد از فجايع لبنان و به منظور ارتقاء آرای اولمرت تيری در تاريکی رها کردند، آمريکايی ها به روشنی ميدانستند تير به يک جعبه خالی ميخورد، اما برای نشان دادن بی اعتباری گزارش سازمان های اطلاعاتی آمريکا و تاکيد بر اينکه حمله نظامی يک آلترناتيو قوی است عمليات را تاييد کردند و اين تصميم آمريکا احتمالا در بالاترين پستوی قدرت، دور از چشم زنجير فرماندهی و با توجه به قراين توسط ديک چنی گرفته شده است.

عراق مرده است:سيمور هرش در پاسخ سارا براون خبرنگار الجزيره که نظر او را در مورد احتمال تغيير سياست خارجی آمريکا با توجه به انتخابات پيش رو می پرسد می گويد با نامزد جمهوريخواهان يعنی مک کين مسلما هيچ چيز تغيير نخواهد کرد و باتوجه به وضعيت عراق اين يک فاجعه است. هرش به نقل از يک نويسنده ديگر تاکيد ميکند عراق يک جسد مرده است که وظيفه ديويد پترائوس فرمانده نظامی آمريکا در عراق اين است که با روژ لب و وسايل ديگر جسد را تا انتخابات آينده آرايش کند.
هرش در مورد نامزدهای ديگر نظری نميدهد اما به نقش اسرائيل در آمريکا اشاره ميکند و تاکيد ميکند خودش يهودی است، نه ضد يهود است و نه مخالف اسرائيل اما نفوذ اسرائيل در آمريکا بسيار عميق است و مقدار زيادی پول دارد.

برچسب‌ها:

نوآوران




» تماس با من






پیوندها

» اعتصاب سه روزه
»راه کارگر
» ساحل شمال
» عمو کیوان
» گزارشگران
» اتحاد چپ
» دانش سرخ
» ارش
» سلام دمکرات
» اندیشیدن با پتک
»رادیو آوا
» کارگری
» 16آذر
» دیدگاه‡
» پرچم سرخ
» نشر بیدار
» آوای آشنا
» روشنگری
» سهیل
» رادیو برابری
» صمد بهرنگیŒ
» رادیو همبستگیŒ
» رادیو صدای کارگران†
» خاک†
» کارگر†
» مجید اشرف نژاد†
» الناز
» اصلاحچی
» روزمرگی
» تک روی



آخرين نوشته‌ها

وبلاگ